همه اش فست فود؟ کمی هم آرام فود!
به گزارش وبلاگ مستر، بگو چی می خوری تا بگویم کی هستی فقط یک جمله فلسفی نیست. امروز دیگر عجیب نیست اگر بگوییم که سبک زندگی مان را غذایی که می خوریم، و غذایی که می خوریم را سبک زندگی مان مشخص می نماید. اواخر قرن میلادی گذشته البته موضوع به این روشنی نبود، در حالی که بسیاری از مردم جهان باز شدن پای مک دونالد و باقی نام های تجاری فست فود را جشن می گرفتند و برای تغییر نکردن فرمول نوشابه تظاهرات به راه می انداختند عده ای هم بودند که نسبت به این جهانی شدن غذا اعتراض داشتند و آن را برای همه مضر می دانستند.
یکی از مشهورترین تظاهرات های این گروه محافظه کار دوم، تظاهرات علیه افتتاح یک شعبه مک دونالد در ایتالیا، در 1986 امروز به یکی از مهم ترین برنامه های مبارزه با فرهنگ غذای سریع تبدیل شده است. جنبش غذای آرام، دو سال بعد از اعتراض خیابانی به فتح ایتالیا به وسیله مک دونالد آمریکایی در پاریس ثبت شد. تظاهرات نمایندگان آن روز، کم کم در سرتاسر اروپا و بعد هم آمریکا کسانی را پیدا کردند که شبیه آنها فکر می کردند؛ کسانی که معتقد بودند غذای سریع هر چند چرب و نمکی و خوش مزه و راحت است اما در دراز مدت به ضرر همه تمام خواهد شد.
فست فود، مقرون به صرفه، زیاد و در دسترس است و مهمتر از همه سریع است. معترضان به این غذاها در تمام جهان حرف واحدی دارند: چرا این همه عجله؟. بخش قابل ملاحظه ای از وعده غذایی که در فروشگاه های فست فود خریداری می گردد بیرون ریخته می گردد. این یعنی فشار به منابع تامین غذا، زمین، برای غذایی که خورده نمی گردد. فراوری بیشتر گازهای گلخانه ای در فراوری و مصرف و بیرون ریختن غذا که باعث گرم تر شدن زمین و سخت تر شدن زندگی انسان ها و حیوانات می گردد. اما به غیر از اینها، اعتراضات دیگری هم به فست فود وجود دارد. یکسان شدن چیزهایی که همه مردم جهان می خورند به معنی از بین رفتن بسیاری از دستورهای غذا، طعم ها و مزه ها و در نهایت فرهنگ های فرق دارد بنابراین اعتراض به فست فود، آن هم به وسیله ایتالیایی ها که ادعای جدی در خصوص سلطنت به آشپزخانه ها دارند، چندان هم بی جا نبود.
جنبش غذای آرام با چنین پیشینه ای شکل گرفت و در ادامه کار خود را توسعه داد و به تبلیغ کاستن از سرعت همه چیز، و نه تنها سرعت فراوری و خوردن و بیرون ریختن غذا پرداخت. در کنار فست فود، فست فشن، فراوری و خرید و بیرون ریختن بیش از مقدار لباس های مقرون به صرفه، بحران مسافرت سریع، جا به جایی با هواپیمایی گاهی حتی چند بار در هفته و از این دست تغییرات سبک زندگی ناشی از جهانی شدن بیش از هر چیز در حال از بین بردن کره زمین و زندگی نسل های آینده انسان و حیوانات است، در صورتی که کمتر کسی می تواند ادعا کند هزینه این پیشروی به سمت انقراض جمعی به دستاوردهای جهانی شدن می ارزد.
با چنین مانیفستی، جنبش غذای آرام که حالا خودش در نیمی از جهان رستوران هایی را زیر علامت حلزون قرمزش دارد، از مردم می خواهد که آرام باشند، غذای خود را آرام بخورند، از محصولاتی که از بذرهای اصلاح شده فراوری شده استفاده ننمایند، از محصولاتی که برای پرورش آنها از آفت کش استفاده شده خریداری ننمایند، از فروشگاه های زنجیره ای غذا خرید ننمایند و به جای آن به حفظ کشاورزی سنتی، رستوران های سنتی و شبکه فراوری و پخش محلی غذا یاری نمایند. جنبش غذای آرام البته محدود به این نمانده است و در سال های اخیر به جنبش های کارگری برای بهتر کردن شرایط زندگی کارگران، فرآیند فراوری غذا از صنایع کشاورزی تا شرکت های بسته بندی و پخش و جمع آوری پسماند، کاهش دامداری صنعتی که مخالف حقوق حیوانات است و همین طور جنبش های اجتماعی ضد جهانی شدن و سندیکالیسم پیوسته است.
طرفداران جنبش آرام می گویند در پی یک انقلاب فرهنگی تازه هستند که در آن چیزها نه با سرعت حلزون و نه با بیشترین سرعت ممکن بلکه فقط با همان سرعتی که ضروری است پیش برود. فلسفه ما این است که هر کاری را در زمان مورد احتیاج خودش انجام دهیم، نه سریع تر و نه کندتر از آن چیزی که ضروری است. از زمان استفاده کنیم به جای این که آن را بشماریم و تمام کنیم، فلسفه ما در خصوص ترجیح دادن کیفیت به کمیت است، از غذا خوردن گرفته تا بزرگ کردن بچه و چیزهای دیگر.
اعتراض اصلی جنبش آرام به فرهنگ فست فودی این است که فرهنگ جهانی شده فست فودی می گوید: جهان در حال تغییر است و برای هم قدم شدن با این تغییرات باید به سرعت زندگی افزود اما جهان واقعا آن قدرها هم که در اوایل قرن بیست و یکم به نظر می رسید تغییر نمی نماید. احتیاجهای پایه ای و اساسی انسان ها همان چیزهایی است که بشر غارنشین هم به آنها احتیاج داشت، آب و غذا و هوای سالم، خانواده و امنیت، برای رسیدن به اینها لازم نیست با حداکثر سرعت حرکت کرد و چه بسا حرکت سریع تر، ما را از دست پیدا کردن به همان احتیاجهای اولیه هم دور و دورتر کند؛ کاری که تهیه غذای صنعتی، فست فود و فست فشن و فرهنگ توریستی با مردم می نماید همین است. زمین و آب و هوا و خانواده و دوستی را از بین می برد، برای هم قدم شدن با تغییراتی که اصالتی ندارند. شاید اگر سرعت زندگی را کم کنیم، اوضاع به نفع بشر تغییر کند.
منبع: خبرگزاری ایسنا